میم حجری ۳۵۷۶ سنگ سخنگو وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد آدم زمینی تر شدو عالم به آدم سجده کرد وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمان‌ها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشک‌هایم می چشید من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود وُ نه دلی چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد عاشق ,سجده ,نامم سجده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حامیان مهندس ریحانی مقاله های دارو و درمان گروه علوم اجتماعی استان یزد شاهنامه آخر زمان بیابون سازمان اطلاعات مشاور شهر اصفهان دانلود جزوات رشته حقوق پیام نور فروش دوربین و تجهیزات هر روز بیا